اینجا
اطاق تنهائی های من
صدای مرا از کنج سکوتم میشنوی
سکوتی که گاه گاه با ملودی رفتنت همراه میشود
چجم نبودنت فضای اطاق را پر کرده
من غرق در خاطرات گذشته
ساعتها میگذرد
به خودم می آیم
من ماندام
من ما
گیتاری
جا سیگاری ای پر از
ته مانده خاطراتت
من آدم عشقم، نفسم عشق، سرم عشق
با تو بپرم چندی اگر، بال و پرم! عشق
من آمدهام طی کنم این چند نفس را
در راه هواخواهی تو، راهبرم! عشق